طبق روایات اسلامی، در ماه رمضان سال پیش از قیام امام مهدی(علیه­السلام) حوادث بسیار عجیبی در جهان رخ می دهند که از زمان فرود آمدن آدم (علیه­السلام) تا آن زمان بی سابقه می باشند.

در این ماه ستارۀ دنباله­دار ناشناسی که از قبل وارد فضای منظومۀ شمسی شده است، با گازها و غبارهایی که همراه دارد، سبب سرخ شدن آسمان می گردد. ستارۀ یادشده در نیمۀ ماه رمضان، میان خورشید و زمین قرار می گیرد و باعث خورشید گرفتگی کلّی می شود. سپس، شهاب­سنگی بزرگ از آن جدا می گردد و همراه با صدایی شدید در مشرق­زمین فرو می افتد و ویرانی زیادی به بار می­آورد و در پی آن، دود غلیظی آسمان را فرا می گیرد.

این ستاره، ضمن گردش در فضای منظومۀ شمسی، هنگامی که در نزدیکترین فاصله با زمین قرار می­گیرد، اثر گرانشی آن سبب کندشدن حرکت زمین می­شود و در بعد از ظهر یکی از روزها، مردم مشرق­زمین شاهد ایستایی خورشید در میان آسمان خواهند بود و در همین حال، تصویر چهره و سینۀ امام علی (علیه السلام) در میان خورشید ظاهر می گردد.

همچنین، ستارۀ یادشده زمانی که در جهت عکس حرکت زمین به دور خود و از کنار آن عبور می کند، اثر گرانشی اش موجب حرکت وارونۀ زمین می شود و در پی این حادثه، جهانیان شاهد طلوع خورشید از مغرب و دو برابر شدن طول شب و روز خواهند بود. با دورشدن ستارۀ دنباله دار از زمین، این کره دوباره حرکت طبیعی خود را باز می یابد. در اواخر ماه رمضان، دنباله دار یادشده از میان ماه و زمین می گذرد و سبب ماه گرفتگی می شود. در همین ماه، در صبح روز بیست و سوم، از آسمان ندایی رحمانی مردم را به حق دعوت می­کند و پس از غروب آفتاب در همان روز، پیامی شیطانی مردم را به سوی باطل فرا می خواند(1). 

اکنون شایسته است به برخی متونی که بیانگر حوادث ماه رمضان سال پیش از قیام منجی می باشند نگاهی بیندازیم.  

 در متون زرتشتیان آمده است:

... در آسمان نشانه گوناگون پیدا باشد...(2).

در کتاب مقدّس می خوانیم :

و در آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود...* و آن گاه پسر انسان(3)

را خواهند دید که بر ابری سوار شده، با قوّت و جلالِ عظیم می آید*(4).

در قرآن کریم آمده است:

سوگند به آسمان  و رونده در شب*

و چه دانی که رونده در شب چیست* ستارۀ برافروخته*(5).

 از امام علی (علیه­السلام) در بارۀ «رونده در شب» پرسیده

شد، فرمود:

آن، زیباترین ستاره در آسمان است،

در حالی که مردم نمی شناسندش...(6).

باز هم در قرآن کریم می­خوانیم:

منتظر روزی باش که آسمان دودی آشکار را پدید آورد*

این دود که مردم را فرا می­گیرد، عذابی دردناک است*(7).

حذیفه، در بیان نشانه های  ظهور، از رسول خدا (صلی­الله­علیه­

و­آله) نقل کرده است:

دودی میان مشرق و مغرب را پر می کند که بر اثر آن، مؤمن

دچار زکام می شود و به کافر حالتی مانند مستی دست می دهد

و [دود‌‌] وارد بینی، گوش، دهان و مقعدش می گردد...(8).

 حذیفـة بن یمان می گوید: رسول خدا(صلّی‏الله‏علیه‏وآله) فرمود:

 بی‏گمان به سوی شما آتشی می‏آید که امروز، در درّه‏ای که به آن بَرَهوت

گفته می‏شود، خاموش است. مردمان را فرا می‏گیرد، در آن عذابی دردناک

است و جانها و مالها را می‏بلعد. تمام دنیا را طیِّ هشت روز در‏می‏نوردد

و مانند باد و ابر پرواز می‏کند. گرمی‏اش در شب بیشتر از روز، و برای آن،

بین آسمان و زمین، غرّشی مانند رعدِ توفنده است. آن آتش در روز،

به سرهای مخلوقات نزدیکتر است تا آسمان. گفتم: ای فرستادة خدا،

آیا در آن روز، مردان و زنانِ مؤمن از این آتش در امان‏اند؟ فرمود:

کجایند مردان و زنان مؤمن در آن روز؟! مردم از خران بدترند؛

همانند چهارپایان بر یکدیگر می‏جهند، در حالی که میان ایشان مردی نیست

که بگوید: باز ایستید (نکنید)، باز ایستید (نکنید) (9).

 شایستۀ یادآوری است، هر چند واژۀ «بَرَهوت»، طبق آنچه در کتابهای جغرافی آمده است، نام درّ‏ه‏ای در منطقۀ حَضْرَموتِ یمن می‏باشد، به نظر می رسد در این سخن پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) به منطقه ای دور افتاده در فضای بیکران اشاره داشته باشد.

امام باقر(علیه­السلام) فرمود:

پیش از قیام قائم (علیه­السلام) مردم به وسیلۀ آتشی که در آسمان

آشکارمی شود و سرخی­ای که آن را فرا می گیرد،

از گناهانشان بازداشته می شوند(10).

در روایتی دیگر از آن بزرگوار می خوانیم:

هر گاه از مشرق آتشی را دیدید که مانند پارچۀ  زعفرانی رنگ بزرگی است و

سه یا هفت روز طلوع می کند، منتظر گشایش آل محمد (علیهم­السلام) باشید،

اگر خدای عزیز و جلیل بخواهد. بی گمان، خداوند عزیز و حکیم است(11).

امام مهدی(علیه السلام) به ابراهیم بن مهزیار می فرماید:

... سه [ روز ] سرخی ای در آسمان آشکار شود که در آن ستونهایی

مانند ستونهای نقره ای وجود دارندکه نورافشانی می کنند...(12).

خالد بن مَعدان می گوید:

بی گمان، به زودی نشانه­ای آشکار می شود.

آن، ستونی از آتش است که از سوی مشرق طلوع می کند

و همۀ اهل زمین آن را می بینند. هر کس آن را ببیند،

باید برای خانواده­اش خوراک یک سال را تهیّه کند(13).

امام باقر(علیه السلام) فرمود:

هر گاه عبّاسی به خراسان رسد، گیسوی سختی‏آور در مشرق طلوع می‏کند.

نخستین بار که طلوع کرد، برای نابودی قوم نوح بود، هنگامی که خدا غرقشان

کرد. در زمان ابراهیم (علیه‏السّلام)، آن گاه که او را در آتش افکندند و زمانی

که خداوند فرعون و همراهانش را نابود ساخت و هنگامی که یحیی پسر زکریّا

کشته شد، طلوع کرد. پس هر گاه آن را دیدید، از شرّ فتنه‏ها به خدا پناه برید.

طلوع این ستاره پس از گرفتن خورشید و ماه خواهد بود. سپس ]بنی‏عبّاس[

درنگ نمی‏کنند(14) [جز زمانی کوتاه]، تا آنکه اَبْقَع در مصر آشکار شود(15).

گفتنی است، مراد از «عبّاسی» آخرین رهبر از بنی عبّاسی است که در آخرالزمان به حکومت می رسند، و «ابقع» - گندمگون – کسی است که سفیانی با وی و یارانش می جنگد و آنان را نابود می کند.

کعب الأحبار گفته است:

... بی گمان قائم از فرزندان علی(علیه­السلام) است...

پس از غیبتش، با طلوع ستارۀ سرخ، خرابی زوراء

که همان ری است، فرورفتن مُزَوَّرَه که همان بغداد است،

خروج سفیانی و نبرد فرزندان عبّاس با جوانان

ارمنستان و آذربایجان، ظاهر می شود...(16).

 همچنین، در خبری دیگر از کعب الأحبار، می خوانیم :

نابودی بنی عبّاس هنگام آشکارشدن ستاره­ای در دل آسمان و صدای شدید

فروافتادن چیزی از آسمان و شکافته­شدنی است. همۀ اینها در ماه رمضان

خواهد بود. سرخی میان پنجم تا بیستم رمضان است و صدای شدید

فروافتادن چیزی از آسمان در نیمه تا بیستم ماه می باشد و شکافته­شدن

از بیستم تا بیست و چهارم خواهد بود. و ستاره­ای دیده می­شود که مانند

ماه نورافشانی می کند و سپس چونان مار در هم می پیچد تا جایی

که نزدیک است دو سر آن به هم برسند. و دو لرزش در شبِ پدیدآمدنِ

دو فرورفتن خواهد بود، و ستاره ای که شهابی به وسیلۀ او پرتاب می شود

و از آسمان فرو می افتد؛ با آن صدایی شدید است تا آنکه در مشرق می افتد

و مردم از آن دچار بلایی سخت می شوند(17).

ابن مسعود نقل کرده است:

پیامبر (صلی­الله­علیه­وآله) فرمود: هر گاه در ماه رمضان صدای بلندی

باشد... گفتیم: ای رسول خدا، صدای بلند چیست؟ فرمود: صدای شدید

فروافتادن چیزی است در ماه رمضان، در شب جمعه ای ، در سالی

پر از زلزله ها که خوابیده را بیدار می کند، ایستاده را می نشاند

و دختران جوان را از سراپرده­هاشان بیرون می آورد. بنا بر این،

هر گاه نماز صبح روز جمعه را خواندید، داخل خانه­هاتان شوید،

درها و روزنه ها را ببندید، خود را بپوشانید و گوشهاتان را بگیرید.

هر گاه آن بانگ بلند را احساس کردید، برای خدا به سجده در افتید

 و بگویید:«سُبحان القدّوس، سُبحان القدّوس، ربّنا القدّوس».

زیرا هر کس چنین کند، نجات می یابد و هر کس چنین نکند، نابود می شود(18).

   گفتنی است ، حادثۀ یادشده ، در روز جمعه نیمۀ رمضان  سال پیش از ظهور، تقریباً هنگام طلوع خورشید یا کمی پس از آن ، به وقت عربستان سعودی،رخ می دهد. البتّه چنین به نظر می­رسد، اقدامات احتیاطی­ای که پیامبر اسلام(صلی­الله­علیه­وآله) به آنها اشاره فرموده است، بیشتر متوجّه مردم مشرق زمین، خصوصاً خاورمیانه، می­شود.

ابو امامه نیز نقل کرده است:

رسول خدا (صلی­الله­علیه­وآله) فرمود: ... هر گاه شب نیمۀ رمضان

شب جمعه باشد، از آسمان صدایی خواهد بود که بر اثر آن٬ هفتاد هزار نفر

بیهوش٬ هفتاد هزار نفر گنگ و هفتاد هزار دوشیزه پرده هاشان شکافته

می شود! گفتند: ای رسول خدا، پس چه کسی سالم می ماند؟

فرمود: کسی که در خانه اش بماند و به سجده پناه بَرَد و بلند تکبیر بگوید(19).

 شیخ مفید- دانشمند شیعی -  آورده است:

هر گاه ستاره ای سرخ را دیدی که آن را نمی شناسی و در مسیر

حرکت ستارگان قرار ندارد و در آسمان از جایی به جایی دیگر می رود

و مانند ستون است، در حالی که ستون نیست، پس بی گمان،

چنین چیزی نشانۀ جنگ، بلاها، کشته شدن بزرگان، زیادی شرور

و اندوه­ها و آشوب در میان مردم است(20).

در کتاب اِلدِر اِدا که بر گرفته از اساطیر کهن ملّتهای شمال اروپاست، به سروده ای ارزشمند از بانویی خردمند بر می خوریم که بخشی از آن، چنین است:

خورشید به تیرگی می گراید و زمین در دریا غرق می شود،

و ستارگان داغ از آسمان فرو می افتند،

و آتش تا به آسمان زبانه می کشد...(21).

نوسترادموس، پیشگو و شاعر فرانسوی، نیز با بهره گیری از روایات اسلامی، در بارۀ طلوع ستارۀ دنباله دار یادشده و پیامدهای آن، چنین می گوید:

در هنگامۀ دمیدن خورشید، آتش بزرگی دیده خواهد شد.

صدا و روشنایی در امتداد شمال ادامه خواهد یافت.

در میانۀ کرۀ خاک، مرگ و آوای مرگ شنیده خواهد شد.

مرگ از درون سلاحها، آتش و تنگسالی، آنان را انتظار خواهد کشید(22).

امام باقر (علیه­السلام) فرمود:

پیش از این امر (ظهور قائم)، گرفتن ماه پنج روز مانده به پایان

ماه رمضان و گرفتن خورشید در پانزدهمین روز آن رخ خواهد داد،

و در این هنگام، محاسبه منجّمان بر هم می خورد(23).

نوسترادموس هم، در بخشی از نامه اش به پادشاه فرانسه، چنین می گوید:

کسوفی پدیدار خواهد شد که جهان را در نهایت تاریکی فرو خواهد برد‌؛


برچسب‌ها: <-TagName->

لینک ثابت

بر اساس روایات اسلامی، در سال پیش از قیام امام مهدی(علیه­السلام)، طیّ سه ماه جمادی الاُولی، جمادی ­الثانیه و رجب، حوادث شگفت آوری در جهان رخ می­دهند که مهمترین آنها جنگ جهانی سوم و قیام زمینه­سازان ظهور می­باشد.  

بنا بر آنچه در بخشی از توقیع (نامه) امام مهدی(علیه­السلام) به شیخ مفید آمده است، در سال پیش از قیام، از ماه جمادی الاُولی حوادث آخرالزمان شتاب بیشتری به خود می­گیرند:

... هر گاه ماه جمادی الاُولی از این سال شما (سال پیش از قیام) فرا رسید، از آنچه در آن رخ می­دهد، عبرت بگیرید و به خاطر آنچه در پیِ آن خواهد بود، از خواب غفلتِ خود بیدار شوید. به زودی برای شما از آسمان نشانه­ای روشن آشکار می­شود

و همانند آن نیز در زمین خواهد بود...(1).

پیامبر اسلام(صلی­الله­علیه­وآله) فرمود:

... سپس شگفتی و سراسر شگفتی بین ماه جمادی تا رجب. سپس شتر ماده پالان شده­ای بهتر خواهد بود از آبادی بزرگی  که درآمد آن سد هزار [دینار] است(2).

این حدیث به ارزش و اهمیّت داشتن وسایل نقلیّه در دورۀ آخرالزمان، برای رفتن به مناطق امن، اشاره دارد.

بی تردید، مراد از «شتر ماده» در این گونه روایات، وسایل نقلیّۀ امروزی است که سرنشینان خود را داخل شکمهاشان حمل می­کنند.

 امام علی(علیه­السلام) می­فرماید:

ای شگفتا و سراسر شگفتی بین ماههای جمادی و رجب،

از فراهم آمدن پراکنده ها و دروشدن روییدنیها و صداهایی پس از صداها(3).

از این روایت چنین بر می­آید که مراد از شگفتی بین ماههای جمادی تا رجب، وقوع جنگهایی بزرگ، خصوصاً جنگ جهانی است که با گردآوری نیروها و دروشدن آنها و صدای پیاپیِ شلّیک  و انفجار توپها، بمبها و موشکها همراه­اند.

کعب الأحبار گفته است:

... و شگفتی سراسر شگفتی بین ماه جمادی و رجب.

گفته شد: آن شگفتی چیست؟ گفت: شورش اهل مغرب است، در حالی که بر اسبهای غیر عربی خاکستری سوارند

و با کمک شمشیرهاشان اسیر می­گیرند تا آنکه به لَجّون برسند،

و خروج سفیانی است...(4).

گفتنی است، طبق روایات اسلامی، پیش از خروج سفیانی در ماه رجب در دمشق، نیروهای بربر از شمال غربی افریقا ابتدا وارد مصر شده و سپس به اردن می­آیند و به منطقۀ لَجّون در شمال غربی این کشور می­رسند و از آنجا به سوی دمشق در سوریه پیش می تازند.

نیز شایستۀ یادآوری است، مراد از «اسبهای غیر عربی خاکستری» در این گونه احادیث، خودروهای نظامی امروزی است که در کشورهای غیر عربی ساخته و برای عملیّات در خاورمیانه، خصوصاً کشورهای عربی، به کار گرفته می­شوند. از آنجا که منطقۀ خاورمیانه بیشتر بیابانی و خاکی است، برای استتار خودروهای نظامی، از رنگهای متمایل به رنگ خاک، مانند خاکستری، استفاده می­شود.

در روایتی از امام علی(علیه­السلام)، به وقوع چند حادثۀ عجیب در ماههای جمادی ­الاُولی تا رجب، اشاره شده است:

هر گاه دو نیزه (دو گروه قدرتمند) در شام درگیر شوند، یکی از نشانه­های الهی

آشکار می­گردد. گفته شد: ای امیر مؤمنان، آن نشانه چیست؟ فرمود: لرزشی

است در شام که در آن بیش از سد هزار نفر نابود می­شوند و خداوند آن را

رحمتی برای مؤمنان و عذابی برای کافران قرار می­دهد. پس هر گاه چنین شود،

نگاه کنید به صاحبان اسبهای غیر عربی خاکستری [گوش] بریده و پرچمهای زرد

که از مغرب روی می­آورند تا آنکه در شام فرود آیند؛ و این، هنگام ترس بزرگتر

و مرگ سرخ (جنگ جهانی) خواهد بود. پس هر گاه چنین شود، نگاه کنید به

فرورفتن آبادی­ای از دمشق که به آن «حَرَستا» می­گویند. پس هر گاه چنین شود،

پسر زنِ جگرخواره (سفیانی) از درّ‌ۀ خشک خارج خواهد شد تا آنکه بر منبر دمشق

قرار گیرد. پس هرگاه چنین شود، منتظر خروج مهدی(علیه­السلام) باشید(5).

به نظر می رسد، در این حدیث، مراد از درگیری دو نیزه در شام، بروز جنگ میان دو گروه اصهب شامی و ابقع مصری باشد، و مقصود از «پرچمهای زرد»، پرچم نیروهای اهل مغرب یا بربر است.

از جمله حوادث مهمّی که در ماه رجب سال پیش از ظهور منجی رخ می دهد، قیام سه تن از زمینه­سازان ظهور امام مهدی(علیه السلام) است. در این ماه دو قیام حق خواهد بود که یکی، قیام حسینی خراسانی در خراسان و دیگری، قیام حسینی یمانی در صنعا می­باشد. قیام باطلی نیز وجود دارد و  آن، قیام سفیانی شامی در دمشق است.

امام صادق(علیه­السلام) فرمود:

... از امور حتمی، خروج سفیانی در ماه رجب است(6).

امام باقر(علیه­السلام) نیز می فرماید:          

خروج سفیانی، یمانی و خراسانی در یک سال،

یک ماه و یک روز خواهد بود...(7).

از دیگر حوادث شگفتی که در ماه رجب سال پیش از ظهور روی می دهد، آشکارشدن چهرۀ انسانی در ماه و کف دستی در آسمان است.

داود بن سرحان از امام صادق(علیه­السلام) روایت کرده است:

پیش از آن سالی که صدای آسمانی برمی­خیزد، در ماه رجب

نشانه­ای است. گفتم: آن نشانه چیست؟ فرمود: چهره­ای

که در ماه طلوع می­کند و دستی که آشکار می­شود(8).


برچسب‌ها: <-TagName->
لینک ثابت

پیامبر اسلام(صلی­الله­علیه­وآله)، در بیان حوادث ماههای ربیع الأوّل و ربیع الثانی سال پیش از قیام امام مهدی(علیه­السلام)، می­فرماید:

... سپس در دو ماه ربیع، قبیله ها با یکدیگر اختلاف پیدا می­کنند...(1).

این بخش از روایت ممکن است تنها به اختلاف قبایل در عربستان سعودی و یا به اختلاف قبایل و گروهها در سرزمینهای عربی اسلامی اشاره داشته باشد.


برچسب‌ها: <-TagName->
لینک ثابت

حوادث ماه صفر        

از روایات اسلامی چنین بر می آید که حوادث بسیار مهم و نشانه های خیلی نزدیک به قیام امام مهدی(علیه السلام) از ماه صفر سال قبل از قیام، یکی پس از دیگری، پدیدار می شوند.

ابن مسعود می گوید: 

در ماه صفر نشانه ای خواهد بود و ستاره ای دنباله دار آشکار می گردد(1).

  ولید نیز گفته است:

... بی گمان، ستاره ای که از نشانه هاست، ستاره ای خواهد بود

که در ماه صفر و دو ربیع یا در رجب در آفاق گردش می کند...(2).

  ذی قریات گفته است:

مردم در صفر اختلاف پیدا می کنند و به چهار نفر می گرایند؛

مردی در مکّه: پناهنده، و دو مرد در شام: یکی از آن دو سفیانی

و دیگری از فرزندان حَکَم که کبودچشم و گلگون است و مردی از

اهل مصر که زورگوست؛ پس اینها چهارتایند. پس خشمگین می شود

مردی از کِندَه و می شورد به سوی کسانی که در شام اند و سپاه

را به مصر می آورد، در نتیجه آن جبّار کشته می شود و مصر چون

پشکل شتر می پاشد. سپس لشکرکشی می کند

به سوی کسی که در مکّه است(3).

گفتنی است، مراد از «پناهنده»، امام مهدی(علیه السلام) است که به کعبه پناه می برد، و به نظر می رسد، مقصود از « مردی از کِندَه»، سفیانی باشد. البتّه با توجّه به آنکه سفیانی از قبیلۀ کلب می باشد، نه کنده، می توان گفت در متن این حدیث، واژۀ «کنده» به اشتباه جای «کلب» قرار گرفته است.

نیز شایستۀ یادآوری است، برداشت نگارنده از احادیث اسلامی، از جمله حدیث یادشده، آن است که آغاز مبارزات و تحرّکات سفیانی در ماه صفر سال ظهور امام مهدی(علیه السلام) خواهد بود.

در روایتی از کتاب عبدالله بن بشّار می خوانیم:

هر گاه خدا بخواهد آل محمّد را چیره گرداند، جنگ را از ماه صفر تا ماه

صفر پیش می­آورد، و این، در آستانۀ خروج مهدی(علیه­السلام) است(4).

حدیث یادشده به جنگی یک ساله اشاره دارد که از ماه صفر پیش از قیام امام مهدی(علیه السلام) آغاز می­گردد و در ماه صفر پس از قیام، پایان می­یابد. به نظر می رسد این جنگ با درگیرشدن نیروهای شورشی در شام با یکدیگر آغاز گردد. 


برچسب‌ها: <-TagName->
لینک ثابت

ابتدا ، فتنه اى بر امت اسلام وارد مى شود كه احاديث ما ، آن را آخرين و سخت ترين فتنه توصيف مى كنند اين فتنه با ظهور امام (ع) برطرف مى گردد .
نكته قابل توجه آن است كه ويژگيهاى كلى اين فتنه با توطئه سلطه غربى ها بر كشورهاى مسلمان و كشورهاى شرقى هم پيمان آنان در آغاز اين قرن ، تطبيق مى كند ، فتنه اى كه تمام كشورهاى اسلامى و اعضاء خانواده آنان را در برمى گيرد :
"
هيچ خانه اى و هيچ مسلمانى از شر آن فتنه در امان نماند . " (المعجم : 81/1
ملت هاى كفرپيشه بر كشورهاى مسلمان هجوم مى آورند آنچنانكه گرسنگانِ آزمند بر سفره چرب و رنگين حمله مى كنند :
"
به هنگام آن فتنه و آشوب ، گروهى از غرب و گروهى از شرق وارد شده و سرنوشت امت مرا بدست گيرند . " (المعجم : 218/2) يعنى بر كشورهاى مسلمان حكومت كنند .
اين فتنه از سرزمين شام ، سرزمينى كه دشمنان ما سلطه استعمارى سياه خويش را از آنجا آغاز نموده ، و آن را كانون پرتو تمدن مى نامند ، شروع مى شود و در پايان به فتنه اى تبديل مى گردد كه در احاديث ما به " فتنه فلسطين " معروف است ، سرزمين شام در آن زمان به آبِ درون مشك تشبيه شده كه لحظه اى آرام وقرارندارد :
"
چون فتنه فلسطين برپا شود منطقه شام آشفته و بى قرار گردد ، همچون آب درون مشك ! سپس فتنه برطرف شود در حالى كه شما اندك و پشيمانيد . "( ابن حماد ص ۱۳۹
يعنى آنقدر به دست دشمنان و به دست يكديگر كشته مى شويدكه اندك مى شويد . بر پايه احاديث در آن زمان ، فرزندان مسلمانان چنان با فرهنگ اين فتنه آميخته و تربيت مى شوند كه فرهنگى جز فرهنگ فتنه گران را نمى شناسند . و حكومت هاى ستمگر با احكام كفر بر مسلمانان حكمرانى نموده و آنان را به فجيع ترين وضع شكنجه مى كنند .
در احاديث ، بانيان اين فتنه ، روميان ( غربيها ) و ترك ها كه ظاهراً مراد از آن روسها هستند ، معرفى شده اند .

وقتى حوادث بزرگ سال ظهور رخ مى دهد ، فتنه گران نيروهاى خود را در منطقه رمله فلسطين و در سمت انطاكيه در ساحل تركيه ، سوريه و در سمت عربستان ، در مرزهاى سوريه ، عراق و تركيه مستقر مى كنند :
"
زمانى كه روم وترك ( غرب و روسيه ) عليه شما به پا خيزند و آنان با يكديگر نيز درگير شوند ، جنگ و كشتار در جهان رو به افزايش رود ، هواداران ترك ها ، پيشروى كرده و در جزيرة العرب مستقر گردند و . افراطيون غربى در منطقه رمله فلسطين موضع گيرند " (المعجم : 326/1 

بر اساس اين احاديث ، آغاز ظهور آن بزرگوار از مشرق زمين خواهد بود :
"
نقطه آغاز ظهور او از سوى مشرق است و چون آن هنگام فرا رسد ، سفيانى خروج كند . " (المعجم : 235/5)
يعنى ، فراهم ساختن زمينه ظهور آن حضرت ، به دست نژاد سلمان فارسى است . همانها كه به دارندگان پرچم هاى سياه معروفند و نهضت آنان به رهبرى مردى از قم برپا مى گردد :
"
مردى از قم مردم را به حق دعوت كند . گروهى گرد او جمع شوند كه دلهاشان چون قطعه هاى آهن استوار و پولادين و در برابر تندبادها و طوفانها استوارند . از نبرد ، خسته و افسرده نشده و ترس و وحشت برايشان مفهومى ندارد . همواره بر خدا توكل كنند و فرجام نيكو از آن تقوا پيشگان است . " (بحار : 216/60 
آنان پس از قيام و نهضتشان ، از دشمنان ( ابرقدرتها ) مى خواهند كه در امورشان دخالت نكنند ولى نمى پذيرند :
"
حق را مى جويند ، اما به آنان سپرده نمى شود ، بار ديگر خواستار آن شوند ، اما راه به جائى نبرند ، با مشاهده اين وضع سلاح بر دوش گرفته ، و به مبارزه روى آورند . آنگاه حقوقشان را به رسميت شناسند ، اما اين بار ، آنها نپذيرند ، تا دست به قيام زنند . و پرچم نهضت را رها نكنند تا به دست صاحب شما يعنى (حضرت مهدى (ع) ) بسپارند . كشته هاى آنان شهيدند ." (المعجم : 269/3)

به گفته روايات دو شخصيت موعود به نامهاى خراسانى كه فقيه يا رهبر سياسى است و شعيب بن صالح ، جوانى گندم گون ، با ريش كم پشت از اهالى رى ، كه فرمانده نظامى است ظهور مى كنند و پرچم خود را به امام ( عليه السلام ) تسليم و در حركت ظهور حضرت ، با سپاه او مشاركت كرده و شعيب بن صالح به فرماندهى كل نيروهاى حضرت منسوب مى شود .
همچنين روايات حركتى را به تصوير مى كشند كه در سوريه و توسط عثمان سفيانى آغاز مى شود . او از هواداران غرب و هم پيمان يهوديان است و تمام سوريه و اردن را تحت فرمان خود قرار مى دهد :

"
خروج سفيانى حتمى است ، اين خروج از آغاز تا پايان ، پانزده ماه به طول انجامد . شش ماه آن را به جنگ و كشتار پردازد و وقتى پنج منطقه را به تصرف خود درآورد ، تنها مى تواند نه ماه بر آن مناطق فرمانروائى كند ، نه يك روز بيشتر ! " (المعجم : 462/3)

طبق احاديث ، مناطق پنجگانه علاوه بر سوريه و اردن ، احتمالا لبنان را نيز در برگيرد ، ولى وحدتى كه سفيانى ايجاد مى كند ، وحدت نامباركى است كه هدف آن ايجاد يك خط دفاع عربى در برابر اسرائيل و پايگاهى براى مقابله با ايرانيانى است كه زمينه ساز حكومت حضرت مهدى ( ع ) هستند .
بهمين خاطر سفيانى اقدام به اشغال عراق نموده و نيروهايش را وارد آن مى كند :
"
او تعداد يكصد و سى هزار نيرو به طرف كوفه اعزام و در محلى بنام " روحاء " و " فاروق " مستقر سازد ، سپس شصت هزار تن از آنان روانه كوفه شده و در محل مقبره حضرت هود (ع) در " نخيله " فرود آيند . . .
گويا من ، سفيانى ( يا همراه و يار او ) را مى بينم كه ميان خانه هاى شما در كوفه است و منادى او بانگ برمى آورد كه هر كس سر يك شيعه على را بياورد هزار درهم جايزه دارد ! در اين هنگام ، همسايه به همسايه اش حمله ور شده و مى گويد او از شيعيان على است . " (المعجم : 481/3)
منطقه حجاز به خاطر درگيريهاى داخلى از داشتن يك حكومت قدرتمند بى بهره مى شود . به همين خاطر سفيانى مأموريت مى يابد تا عازم حجاز شده و دولت ضعيف آنجا را تقويت نمايد تا آمادگى لازم براى سركوبى نهضت حضرت مهدى (عج (بدست آيد ، چرا كه علامتهاى ظهور آن حضرت آشكار و زبانزد مردم مى شود و همه در انتظار نهضت رهائى بخش او چشم به راه حوادث مكه مى دوزند .
نيروهاى سفيانى وارد مدينه مى شوند و با دست زدن به يك رشته عمليات ، موجب فساد و تباهى گسترده در شهر مى گردند .
"
قيام قائم آل محمد ( عج ) از شهر مكه آغاز مى گردد " اين خبر به سرعت در تمام نقاط عالم منتشر مى شود . لشكر سفيانى بلافاصله به سمت مكه حركت مى كند ، اما معجزه اى كه پيامبر (ص) در مورد سپاه سفيانى وعده داده ، به وقوع مى پيوندد : سپاه او قبل از رسيدن به مكه در زمين فرو مى رود و نابود مى شود :
"
پناهنده اى به خانه خدا پناه برد ، آنگاه سپاهى به سوى او رهسپار شود ، اما همين كه به بيابان مدينه رسند ، در زمين فرو روند . " (المعجم : 481/1
سفيانى پس از تحمل دو شكست خود ، يكى در عراق به دست ايرانى ها و يمنى ها ، و ديگرى در حجاز بواسطه معجزه ، عقب نشينى كرده و باقيمانده نيروهاى خود را داخل سرزمين شام جمع مى كند تا براى مقابله با پيشروى سپاه امام به طرف دمشق و قدس ، آماده شود .

احاديث ما ، نبرد ياران امام زمان ( عج ) با سپاه سفيانى را حماسه اى بزرگ توصيف مى كنند كه از عكا تا صور و انطاكيه در ساحل درياى مديترانه و از دمشق تا طبريه و قدس در جبهه داخلى امتداد دارد . در اين نبرد بزرگ ، غضب الهى بر سفيانى و هم پيمانان يهودى و رومى اش ( غربى ها ) فرود آمده و پس از شكستى سخت و كوبنده ، سفيانى اسير و كشته مى شود .
امام زمان (ع) به همراه مسلمانان وارد قدس مى گردد .


روايات از نهضت ديگرى خبر مى دهند كه زمينه ساز حكومت حضرت بوده و در يمن پديد مى آيد . رهبر آن نهضت مورد ستايش قرار گرفته و يارى او بر مسلمانان واجب شمرده شده است :
"
هيچ پرچمى همچون پرچم يمانى هدايتگر نيست ، پس از خروج او فروش سلاح به مردم حرام شود پس به يارى او بشتابيد ، رپيچى از او بر هيچ مسلمانى جايز نيست و هر كس چنين كند اهل آتش خواهد بود ، چرا كه او ، مردم را بسوى حق و راه راست فرا خواند . " (المعجم : 255/3)

يك حديث ، از ورود نيروهاى يمنى به عراق خبر مى دهد كه جهت يارى ايرانيان در برابر نيروهاى سفيانى دست به كار مى شوند و ظاهراً سپاه يمانى در يارى حضرت (ع) در حجاز نيز نقش مهمى ايفاء مى كنند .


حضرت (ع) از كشور مصر بعنوان يك پايگاه مهم فرهنگى و تبليغى در سطح جهان بهره مى گيرد ، ورود آن حضرت و يارانش به مصر چنين بيان شده است :
"
آنگاه آنان ( مهدى (ع) و يارانش ) وارد مصر شوند و حضرت بر فراز منبر با مردم سخن گويد . زمين بر اثر عدل و داد رونق و نشاط تازه اى گيرد ، و آسمان باران رحمت خود را فرو بارد ، درختان بارور شده و زمين گياهانش را بروياند و زينت بخش ساكنان خود گردد ، حيوانات وحشى بگونه اى در آرامش و امنيت بسر برند كه همچون حيوانات اهلى ، همه جا آسوده به چرا پردازند . علم و دانش دل مردم با ايمان را چنان روشن كند كه هيچ مؤمنى از نظر علمى به برادر دينى اش نياز پيدا نكند . آرى ، آن روز ، اين آيه قرآن همه جا جلوه گر شود كه مى فرمايد:
"
يغنى لله كلا من سعته )"خداوند همگان را از غناى بى كران خويش توانگر سازد) " (المعجم : 83/5 - آيه قرآن : نساء / ۱۳۰

احاديث دوران ظهور مى گويند كه يهوديان در آخر الزمان روى زمين فتنه و فساد مى كنند و به طغيان و برترى جوئى كشيده مى شوند ، همانطور كه خداوند در قرآن بيان نموده اما سرانجام به دست پرچمدارانى از خراسان نابود مى گردند :
"
چيزى نمى تواند آنان را از تصميم خود بازگرداند تا آنكه درفش هاى خود را در ايلياء به اهتزاز درآورند . " (مسند احمد : 365/2) منظور از ايلياء ، همان قدس است .

اين بار ، شيعيان و ايرانيان هستند كه خداوند متعال آنان را عليه يهوديان برخواهد انگيخت :
"
ما بندگان نيرومندى از خود را عليه شما برانگيزيم ." (اسراء / ۵
شايد منظور اين باشد كه ايرانيان و شيعيان بخش قابل توجهى از سپاه حضرت ( عج ) را در فتح قدس تشكيل خواهند داد .
احاديث ، جزئيات سركوب يهوديان را معين نكرده اند و نگفته اند كه اين حادثه در يك مرحله اتفاق خواهد افتاد يا در چند مرحله ؟ قبل يا بعد از ظهور ؟ ولى سرانجام كار يهوديان را چنين توصيف مى كنند كه نابودى آنان به دست تواناى حضرت و سپاهيانش در يك درگيرى شديد اتفاق مى افتد ، و اين در زمانى ست كه " عثمان سفيانى " حاكم سرزمين شام ، پيش مرگ يهوديان و رومى ها شده و در خط مقدم دفاعى آنها قرار گيرد .
بنا به نقل روايات ، امام زمان (ع) نسخه هاى اصلى تورات را از درون غارى در انطاكيه و كوهى در فلسطين و درياچه طبريه بيرون مى آود و با استناد به آن يهوديان را محكوم و نشانه ها و معجزاتى را براى آنان آشكار مى سازد . برخى از يهوديان كه پس از آزادى قدس زنده مانده اند ، به حضرت ايمان مى آورند و كسانى كه ايمان . نمى آورند از سرزمين هاى عربى اخراج مى گردند (المعجم : 344/1
به طورى كه از احاديث برمى آيد ، كمى قبل از ظهور حضرت ، جنگى جهانى رخ مى دهد كه ريشه در منطقه شرق عالم دارد " جنگها در زمين فراوان شود " از بعضى احاديث چنين فهميده مى شود كه اين جنگ بصورت جنگهاى منطقه اى است و در سال ظهور اتفاق مى افتد و خسارتهاى آن نيز متوجه آمريكا و اروپا مى شود :
"
آتش ، در مغرب زمين همچون شعله اى كه از هيزم فراوان زبانه كشد ، بالا رود " (المعجم : 223/5) " بين مردم شرق و غرب و حتى ميان مسلمانان ايجاد اختلاف شود ، و مردم در اثر هراس و وحشتى كه دارند با رنج و گرفتارى سختى روبرو شوند " (المعجم : 214/3
همچنين روايات خبر مى دهند كه زيانهاى جانى اين جنگ كه با بيمارى طاعون ، پيش از جنگ و بعد از آن همراه است ، دو سوم ساكنان زمين را در برمى گيرد ، اين خسارتها به شكل مستقيم گريبانگير مسلمانان نمى شود :
"
حادثه ظهور ، رخ ندهد مگر آنكه دو سوم مردم جهان از بين روند ، پرسيديم : وقتى دو سوم مردم از بين روند چه كسى باقى مى ماند ؟ فرمود : آيا شما نمى خواهيد جزء يك سوم باقيمانده باشيد ؟ " (المعجم : 440/3

پاره اى از روايات ، اشاره دارند كه اين نبرد در چند مرحله انجام مى پذيرد ، و آخرين مرحله آن بعد از ظهور حضرت مهدى (ع) و آزاد سازى حجاز و ورود حضرت به عراق خواهد بود .
البته آزاد نمودن حجاز مربوط به نابسامانى و خلأ سياسى و بحران حكومت آن ديار و حوادث ديگرى است.


برچسب‌ها: <-TagName->
لینک ثابت
صفحه قبل 1 صفحه بعد

تمامی حقوق مادی و معنوی " به سوی ظهور " برای " سعید " محفوظ می باشد!
طـرّاح قـالـب: شــیــعــه تـم